ادبیات عربی

نواسخ

نواسخ پنج مورد است :

  • افعال ناقصه
  • حروف مشبهه بالفعل
  • ما و لای شبیه به لیس
  • لای نفی جنس
  • افعال مقاربه

***********************

افعال ناقصه

افعال ناقصه : افعالی هستند که داخل می شوند بر مبتدا و خبر که مبتدا را اسم خود و خبر را خبر خود می کنند و رفع به اسم می دهند و نصب به خبر که بنابر قول مشهور سیزده تاست:

  • كان برای تقریر ثبوت خبر برای اسم می باشد . مثل : وَ كانَ اللَّهُ عَليماً حَكيماً (نساء 17)
  • صار به معنای گشت ، گردید مثل صارَ جديدُهَا رَثّا (نهج البلاغه خ 131)
  • اصبح برای تقریر ثبوت خبر برای اسم در هنگام صبح می باشد . مثل : وَ أَصبحَ فؤادُ أُمّ‏ِ مُوسىَ‏ فارغًا(قصص 10)
  • امسي برای تقریر ثبوت خبر برای اسم در هنگام شب می باشد . مثل : أَمسَى ظُلمي مُستجيراً(الكافي / 4 / 464)
  • اضحي برای تقریر ثبوت خبر برای اسم در هنگام ظهر می باشد . مثل : ثم اَضْحَوْا كأنهم ورقٌ جفّ
  • ظلَّ برای تقریر ثبوت خبر برای اسم در طول روز به کار برده می شود. مثل : ظَلَّ وَجهُهُ مُسودًّا(نحل 58)
  • بات برای تقریر ثبوت خبر برای اسم در طول شب به کار برده می شود. مثل : والذين يبيتون لربهم سُجَّداً و قياماً(فرقان 64)
  • ليس برای نفی خبر از اسم می باشد. مثل : لَيسُوا سَواءً (آل عمران 113)
  • مازال برای دوام ثبوت خبر برای اسم ، تا زمان اخبار استعمال می شوند. مثل : و لا يزالون مختلفين (هود 118)
  • مابرح برای دوام ثبوت خبر برای اسم ، تا زمان اخبار استعمال می شوند. مثل : لن نبَرَحَ عليه عاكفين (طه 91)
  • ماانفكّ برای دوام ثبوت خبر برای اسم ، تا زمان اخبار استعمال می شوند.
  • مافتئ برای دوام ثبوت خبر برای اسم ، تا زمان اخبار استعمال می شوند. مثل : تالله تفتؤ (يوسف 85)
  • مادام برای وابسته کردن چیزی بر مدت ثبوت خبر برای اسم می باشد.مثل : وَ أَوْصاني‏ بِالصَّلاةِ وَ الزَّكاةِ ما دُمْتُ حَيًّا (مريم 31)

در تمام این سیزده فعل خبر می تواند بین فعل و اسم واقع شود ولی در غیر پنج مورد اخیر(یعنی افعال ناقصه ای که اولش «ما» است ) می توان خبر را حتی بر خورد افعال ناقصه مقدم کرد در غیر از مافتئ و لیس و مازال بقیه می توانند معنای تامه پیدا کنند یعنی به شکل فعل لازم در آیند که فقط فاعل می خواهد .«در هدایه به طور مفصل خوانده می شود.

************************

حروف مشبهه بالفعل

حروف المشبهه بالفعل ، حروفی هستند که بر مبتدا و خبر داخل می شوند و مبتدا را اسم خود و خبر را خبر خود می کنند و نصب به اسم می دهد و رفع به خبر

 حروف المشبهه بالفعل شش مورد است :

  • إِنَّ : إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ (آل عمران 119)
  • أَنَّ : أَنَّ اللَّهَ شَديدُ العِقاب‏ (بقره 196)
  • كَأَنّ : كَأَنَّهُم بُنيانٌ مَرصُوص‏ (صف 4)
  • لَيتَ : يا لَيتَنا أَطَعنَا اللَّهَ وَ أَطَعنَا الرَّسُولا (احزاب 66)
  • لكِنَّ : وَ لكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضلٍ عَلَى العالَمين‏ (بقره 251)
  • لَعَلَّ : وَ ما يُدريكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ قَريب‏ (شوري 17)

ما و لای شبیه به لیس

ما و لای شبیه به لیس عمل لیس را انجام می دهد به شرط اینکه 1-نفی باقی باشد 2-خبر بعد از اسمش بیاید .

نکته : در «ما» ان زائده بین ما و اسمش فاصله نشود  و در مورد «لا» هم اسم و هم خبر باید نکره باشد و اگر به لا حرف تاء ملحق شد اختصاص به زمان ها پیدا می کند و اسم آن غالبا حذف می شود .

لای نفی جنس

لای نفی جنس مانند إِنَّ عمل می کند ( نصب به اسم – رفع خبر )به شرط اینکه حرف جر بر سر لا در نیاید و اسم لای نفی جنس اگر مضاف یا شبه مضاف باشد منصوب می شود و در غیر این صورت مبنی می شود بر حالت نصبی مثل لا اکراه فی الدین

شرط است که اسم لا نکره باشد و همراه با لا مباشر باشد یعنی بین لا و اسمش چیزی فاصله نشود و اگر چیزی فاصله شد عمل نمی کند و تکرار می شود.

« لا حول و لا قوة الا بالله » پنج وجه دارد :

  • فتحهما
  • رفعهما
  • فتح الاول و رفع الثاني
  • رفع الاول و فتح الثاني
  • فتح الاول و نصب الثاني

افعال مقاربه

افعال مقاربه عمل کان انجام می دهند(رفع اسم – نصب خبر) ولی خبرشان جمله ای است که با مضارع شروع می شود .

  • «كاد»،« کَرِب»،«اوشك»: برای نزدیکی حصول خبر برای اسم می آیند .
  • «عسي»: برای امید داشتن حصول خبر برای اسم می آیند .
  • «أنشأ»،«طفق»: برای شروع حاصل شدن حصول خبر برای اسم می آیند .

تتمه : گاهی کاد و اوشک به صورت تامه به کار می روند یعنی از خبر بی نیاز می شوند و به فاعل اکتفا می کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سیزده − نه =

دکمه بازگشت به بالا