محسن رضایی: سال ۹۲ گفته بودم کلید روحانی پول ملّی را بیخاصیت میکند
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به مناظرات انتخابات در سال 92، خاطرنشان کرد: در انتخابات ۹۲ دیدید که در مقابل کلید آقای روحانی من یک اسکناس هزار تومانی را بلند کردم و اعلام کردم که کلید روحانی پول ما را بیخاصیت میکند.
کاهش ارزش پول ملّی، واقعیت آزاردهنده این روزهای مردم ایران است. البته مشکلات اقتصادی کشور به کاهش ارزش پول ملّی منحصر نمیشود. منظومهای از مشکلات اقتصادی دست بهدست هم داده تا بیش از هر زمان دیگری نیاز به جراحیهای اقتصادی در کشور احساس شود.
درباره وضعیت اقتصادی کشور محسن رضایی نظراتی دارد؛ فرمانده سپاه دوران دفاع مقدس معتقد است باید در اقتصاد چندین تحول پولی، تولیدی و تجاری صورت گیرد. در غیر اینصورت هشت سال آینده فشارهای اقتصادی بر مردم بیشتر میشود.
رضایی که تعیین نرخ ارز ۴۲۰۰ تومانی را یکی از اشتباهات دولت میداند، خاطرهای را تعریف میکند که در آن نسبت به تعیین اشتباه نرخ ارز به اسحاق جهانگیری هشدار داده بود.
وی که در انتخابات سال ۸۸ شعار دولت فدرال را مطرح کرد، اکنون نیز معتقد است که باید سیاست ایالتی را در کشور دنبال کرد و سیاستهای اقتصادی را متناسب با هر ایالت بهکار بست.
آنچه پیش رو دارید، متن کامل گفتوگو با محسن رضایی، دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام است.
یکی از موضوعات مهمی که این روزها با آن مواجه هستیم، مسئله سیاست های مالی است. شرکتها خصوصی شدهاند و صادرات و واردات هم دارد انجام میشود. قوانین را هم برخی دور میزنند و بار تمام این مشکلات بر دوش مردم افتاده است. کار به جایی رسیده که در کف جامعه خط فقر به کارمندان رسیده است. حال شما کسانی را در نظر بگیرید که کار ندارند و یا کارگر فصلی هستند. با شیوع کرونا اوضاع نامساعدتر هم شده است. با توجه به این واقعیتها راهکار شما برای عبور از این وضعیت چیست ؟
باید گفت مسئله اقتصاد در ایران یک درد بزرگ تاریخی ماست. ما در علم اقتصاد چند دانشِ پایهای داریم و دهها رشته و دانش تخصصی اقتصادی با آنها مرتبط هستند. مثلاً اقتصاد توسعه یک علم بنیادین است. اقتصاد کلان، اقتصاد خرد و تجارت اینها علوم بنیادین اقتصاد است. ما در همه این علوم بنیادین مشکل داریم. مثلاً در بحث توسعه از ۳۰۰ سال پیش به این سو ایران شروع به کوچکتر شدن کرد. ما تا ۲۲ بهمن ۵۷ مرتب کوچک شدیم. مثل یک تکه برف مرتب آب میشدیم. هم از نظر جغرافیایی و اقتصادی و فرهنگی و هم سیاسی.
۴۰ سال است آمریکا بهدنبال این است که ملّت ایران را بخواباند
در ۲۲ بهمن در حقیقت یک قیامی صورت گرفت که ما سرپای خودمان بلند شدیم و راه افتادیم و تمام تلاشهای غرب، آمریکا و اروپا در این چهل سال این بوده که دوباره ما را بنشانند و بخوابانند. روحیه یأس و اینکه ما بدون غرب نمیتوانیم را تزریق میکنند. در مسایل سیاسی و دفاعی و امنیتی الحمدلله قدرتمان را بدست آوردیم. ولی در اقتصاد ما تحولی صورت نگرفته است. کارهای فیزیکی فراوانی شده؛ پول نفت آوردیم به پیمانکار دادیم و گفتیم اتوبان و جاده بکش و ساختمان بساز. ولی کارهای فیزیکی اقتصاد نیست، فعالیتهای عمرانی است.
اقتصاد، دانشِ مربوط به رفتار اقتصادی و هدایت و تجمیع آنها و جلوگیری از بحرانهای اقتصادی است. دانشِ روابط بین فعالیتهای اقتصادی و همافزایی آنهاست. مطالعه رکود، تورم، بیکاری و رشدهای اقتصادی است. اقتصاد توسعه دانشی است که سند چشم انداز آینده ایران را پیادهسازی کند. متأسفانه تمام دولت هایی که آمده اند نفهمیدند که در این چشم انداز «ایران ۱۴۰۴» نظام چه گفته و چگونه باید اجرا شود.
سال ۹۲ گفتم کلید روحانی پول ملّی را بیخاصیت میکند
شما در انتخابات سال ۹۲ دیدید که در مقابل کلید آقای روحانی من یک اسکناس هزار تومانی را بلند کردم و اعلام کردم که کلید آقای روحانی پول ما را بیخاصیت میکند. آب رفتن و بی ثباتی ارزش پول ملی در مقابل پولهای خارجی چند عامل اصلی دارد.
بازار پول و بازار ارز و و بازار کالاها و خدمات ایرانی ارزش پول ملی را رقم میزند. هرسه بازار از دو عامل اصلی یعنی تولید ملی و نقدینگی متأثر است. یعنی از یک طرف نقدینگی مرتب دارد افزایش پیدا میکند که یک کفه ترازو است. یک کفه دیگر ترازو کالاها و خدمات ایرانی است. رشد تولید ملی ما کمتر از رشد نقدینگی است.
بین رشد نقدینگی و رشد تولید ملی ما یک شکاف روبه رشد وجود دارد. شکاف بین تولید ملی و حجم نقدینگی باعث میشود که پول ملی ما مرتب تضعیف شود. پول ملی وقتی تضعیف شود قیمت پولهای خارجی مثل دلار بالا میرود. از طرف دیگر قیمت کالاها هم بالا میرود.
نکته مهم این است که دولت و بانکها نقدینگی را افزایش میدهند و آمریکا از ورود ارز به بازار داخلی ایران جلوگیری میکند. از طرف دیگر آمریکا و دولت روحانی رشد تولید ملی را منفی کردند. بنابراین نقدینگی رو به افزایش است و تولید ملی رشد منفی دارد. در نتیجه شکاف عمیقی به وجود آمده است. هزینه این شکاف را پول ملی با لاغر و ضعیف شدن میدهد. لاغر شدن پول ملی باعث کاهش قدرت پولی شد و هفتاد میلیون از جمعیت ما سیلی خوردند. تحریم اقتصادی و ناکارآمدی دولت به گوش ملت ایران سیلی زدند.