ادبیات عربی

باب تنازع (خاتمه حدیقه سوم) صمدیه پایه یک

باب تنازع (خاتمه حدیقه سوم)

باب تنازع:

وقتی دو عامل نسبت به عمل کردن در معمولی که بعد آنها ذکر شده است تنازع کنند عمل را به یکی از دو عامل میدهیم.

ذهب و جلس زیدٌ

در این مثال دو عامل وجود دارد و یک معمول واحد که زید است هم ذهب زید را به عنوان فاعل میخواهد و هم جلس، بنابراین این دو فعل با هم تنازع میکنند.

مثال قرآنی: تَعالَوْا یَسْتَغْفِرْ لَکُمْ رَسُولُ الله ‏(منافقون/5)

در این مثال، تعالوا و یستغفر با هم تنازع کرده اند

هاؤُمُ اقْرَؤُا کِتابِیَه‏ (حاقه/19)

اقوال در باب تنازع:

1- بصریین:

اولی این است که عمل را به دومی میدهیم

دلایل:

الف) نزدیکتر بودنِ دومی به زید زیرا زید بلافاصله بعد از فعل دوم ذکر شده است.

ب) به خاطر اینکه در صورت دادن عمل به عامل اول، فصل بین عامل معمول، اجنبی میشود که طبق یک قاعده نحوی میگویند که فاصله به اجنبی باطل است. اجنبی لفظی است که نه معمول برای عامل است و نه معمول برای معمول است.

ج) در صورت اِعمال دوم، عطف بر جمله قبل از اتمام آن پیش نمی‌آید.

در ذهب و جلس زیدٌ، جلس به همراه هو مستتر درونش عطف است بر جمله ذهب زیدٌ که زیدٌ فاعلِ اسم ظاهر است و در این صورت جلس عطف به جمله ای شده است که هنوز این جمله تمام نشده است و فاعلش هنوز ذکر نشده است!!!

2- کوفییون:

اولی این است که عمل را به اولی بدهیم

دلایل:

الف) به خاطر اینکه عامل اول، اول واقع شده است.

ب) در صورتی که عامل اول را اعمال دهیم، اضمارِ قبل از ذکر(عود ضمیر به متأخر لفظی و رتبی) لازم نمی‌آید.

در مثال فوق، اگر قول بصری را اعمال کنیم دومی عامل است و فعل اول باید هو مستتری داشته باشد که مرجعش زیدی است که متأخر لفظی و رتبی است.

کوفیون معتقدند که اضمار قبل از ذکر فقط در 4 مورد است و این مورد را فقط بصرییون قبول دارند و میگویند که در 5 حالت است.

کوفیون میگویند که هو مستترِ درون جلس عود به زید میکند که فقط متأخر لفظی است و رتبی نیست زیرا زید، فاعلِ ذهب است که رتبه ذهب یک است و جلس رتبه اش به علت عطف، 2 است بنابراین چون زید هم از اجزاء ذهب است که رتبه اش یک است، پس عود از 2به 1 است که مشکلی ندارد!

بسیاری از موارد در قرآن بر قول بصریین مطابق است. مانند دو مثال قرآنی که در فوق مطرح شد.

عاملِ مُعمَل آن کلمه ایست که عامل گرفته شده است و عامل مُهمَل عاملی است که رها شده است و عامل گرفته نشده است.

این تقسیم بندی آن چیزی نیست که در متن گفته شده و تقسیم شیخ بعد از این ذکر میشود که خلاصه تر است.

قرارگاه عمار حوزه علمیه منصوریه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

یک × دو =

دکمه بازگشت به بالا