بنیاد مهدویت فارس| معرفت به امام زمان (عج)؛ سرمنشأ محبت و مودت
از برکات شناخت و معرفت به امام زمان (عج) ایجاد محبت و دوستی با حضرت است؛ معرفت باعث میشود که محبت ما به امام زمان (عج) افزایش یابد.
ایجاد رابطه عاطفی هم مانند هر پدیده دیگری، نیاز به مقدماتی دارد که بدون وجود آنها، محبت حاصل نمی شود. علت محبت ریشه دار به امام معصوم «معرفت» است. معمولاً انسان ها وقتی به چیزی معرفت پیدا کنند قدر آن را خواهند دانست و از ارزش آن آگاه می شوند و بهره لازم را از آن خواهند برد. در روابط اجتماعی هم شاهد جریان همین قاعده هستیم.
علت بسیاری از ناسپاسیها و بی حرمتیها، فقدان معرفت است؛ عدم حصول معرفت باعث میشود تا فرزند، وظایفش را نسبت به پدر و مادر درست اجرا نکند. همین نبود معرفت نسبت به نعمت فرزند سبب می شود که پدر و مادر در انجام رسالت خود در مقابل فرزندانشان درست عمل نکنند و حاصل این اتفاق تلخ آن است که محبت واقعی بین والدین و فرزندان شکل نمی گیرد.
از برکات شناخت و معرفت به امام زمان (عج) ایجاد محبت و دوستی با حضرت است. معرفت باعث میشود که محبت ما به امام زمان (عج) افزایش پیدا کند. حدیثی که در گفتار قبل از امام صادق (ع) بیان شد ناظر به همین مطلب است. حضرت در آن حدیث شریف فرمودند: «خداوند تبارک و تعالی محبت و ولایت و اطاعت ما را بر شما واجب کرده است» .
با بیانی که در سطور قبل گذشت، این محبت، حاصل معرفت است و میتوان نتیجه گرفت که امام(ع) ما را به کسب معرفت امر فرموده است. در سایه این معرفت خواهیم دانست که امام زمان عج ما را بیشتر از خودمان دوست میدارند. این ویژگی رهبران الهی است که بندگان خدا را حتی بیشتر از خودشان دوست می دارند. چهبسا بنده ای که خاطرش از گناه مکدر نشود اما قلب امام زمان عج از همان گناه رنجیده می شود. دلیل این رنجش خاطر ایشان هم دور شدن بنده از مسیر تعالی و عبودیت است.
قرآن کریم این ویژگی را در آیات ابتدایی سوره طاها برای پیامبر گرامی اسلام ص توصیف می کند؛ آنجا که میفرماید: طه * مَا اَنزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقی * إلّا تَذْکِرَةً لِّمَن یخَشىَ؛ طاها، قرآن را بر تو نازل نکردهایم که در رنج افتى، تنها هشدارى است براى آن که مى ترسد.
صرفنظر از تکلیفی که خداوند برای شناخت امام بر عهده ما نهاده است، باید چنین امامی را دوست داشت. مرحوم سیدبن طاووس می فرماید: در یک سحرگاه در سرداب مطهر (منزل حضرت در سامراء) از حضرت صاحبالأمر ارواحنافداه این مناجات را شنیدم که میفرمودند: «اللهمَّ إنَّ شیعَتَنا خُلقَت مِن شُعاعِ اَنوارِنا وَ بَقیَةِ طِینَتِنا وَ قَد فَعَلوا ذُنوباً کَثیرةً اِتِکالاً عَلی حُبِّنا وَ وِلایَتِنا فَاِن کانَت ذُنوبُهُم بَینَکَ وَ بَینَهُم فَاصفِح عَنهُم فَقَد رَضینا وَ مَا کانَ مِنها فِیما بَینَهُم فَاصلِح بَینَهُم وَ قاص بِها عَن خُمسِنا وَ اَدخِلُهُم الجَنَّةَ وَ زَحزِحهُم عَن النّارِ وَ لا تَجمَع بَینَهُم وَ بَینَ اَعدائِنا فِی سَخَطِک» .
خدایا، شیعیان ما را از شعاع نور ما و بقیه طینت ما خلق کرده ای، آنها گناهان زیادی با اتکاء بر محبت به ما و ولایت ما کرده اند، اگر گناهان آن ها گناهی است که در ارتباط با تو است، از آنها بگذر که ما را راضی کرده ای و آنچه از گناهان آنها که در ارتباط با خودشان است، خودت بین آنها را اصلاح کن و از خمسی که حق ما است، به آن ها بده تا راضی شوند و آنها را از آتش جهنم نجات بده و آنان را با دشمنان ما در خشم و سخط خود جمع نفرما.
از محبت تا اقتدا
امام صادق (ع) پس از بیان وجوب محبت و قبول ولایت امام معصوم میفرمایند: «وَ فَرَضَ عَلَیکُمْ طاعَتَنا : خداوند اطاعت ما را بر شیعیان واجب کرده است»
فراز دیگر حدیث امام صادق (ع) به یک نکته لطیف اشاره می کند؛ حبیب و محبوب به واسطه محبت با هم یکی می شوند یا به تعبیر دیگر، یک روح میشوند در دو بدن، که تحقق این معنا فقط در یک صورت شکل میگیرد؛ این که بین دو نفر، محبت آگاهانه برقرار شود.
در این فراز از روایت حضرت به همین معنا اشاره می فرمایند و جمله خود را با عبارت «ألا فَمَنْ کانَ مِنّا فَلْیَقتَدِ بِنا : آگاه باشید هر که از ماست، به ما اقتدا کند» آغاز میکنند. این نشان می دهد که حاصل محبت و قبول ولایت و اطاعت از اوامر امام معصوم باعث ایجاد یگانگی بین مؤمنان و امام میشود. اما همین یکی شدن، تکالیفی را بر عهده پیروان می گذارد که در فصول آینده به آن اشاره می کنیم.
طبق این فرمایش گهربار امام صادق (ع) شیعه راستین باید به امام خویش اقتدا کند. «اقتدا» معنایی وسیع تر از پیروی کردن دارد که خود حاوی معانی معرفتی بسیار زیادی است که در این مختصر نمیگنجد. اما خلاصه ی آن، عبارت است از پیروی کردن مو به مو، آن هم از روی علم و آگاهی کامل. سپس امام ع سه ویژگی مهم را به عنوان شئون امام معصوم برمیشمارند که اگر قرار باشد شیعیان به این انوار مقدس اقتدا کنند باید این ویژگیها را در خود پرورش دهند.
این سه ویژگی عبارت است از «ورع» یا پاکی، «اجتهاد» یا سختکوشی برای دین، «وَأداءُ الأمانَةِ إلَى البِرِّ وَالفاجِرِ » یا همان امانتداری است؛ خواه طرفمقابل نیکوکار باشد یا فاسق.
طبق بیان امام صادق ع شأن اهل بیت ع اولاً پاکی است. اگر ما امام خود را به عنوان مظهر پاکی شناختیم به تأسی از ایشان، با ورع زندگی میکنیم و از گناه فاصله می گیریم.
علی (ع) در نهج البلاغه، ورع را مصداق یاری خود می دانند و میفرمایند:
«أَعِینُونِی بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ » :
مرا با پاکی و دوری از گناه کمک کنید.
ویژگی دوم اهلبیت (ع ) «اجتهاد» است که به معنی کوشش و تلاش در زندگی و خستگیناپذیر بودن می باشد. پیوند بین ورع و اجتهاد در کلام دو امام معصوم به این شکل جمع می شود که بگوییم اهل بیت (ع) مظهر این دو صفت هستند و برای یاری ایشان، ما نیز باید این دو صفت را در وجودمان نهادینه کنیم. اگر ما با زبان، قلم، ثروت و وجودمان برای اعتلای نام و سیره اهلبیت رسولالله (ص) قدم برداریم در مسیر ورع و اجتهاد قرار گرفتهایم.
سومین صفت بارز امام معصوم «وَأداءُ الأمانَةِ إلَى البِرِّ وَالفاجِرِ » است؛ چه نسبت به افراد نیکوکار و چه نسبت به انسانهای گنهکار. ائمه ع مظهر امانتداری بودند. امانتداری در سیره اهلبیت (ع) آن قدر اهمیت دارد که آن را به «سَر» تشبیه کردهاند. امیرالمومنین ع می فرمایند: رَأسُ الإِسلامِ الأَمانَةُ؛ امانتداری به منزله سر برای اسلام است.
و امانتداری را بالاترین درجه دینداری نامیده و فرمودهاند: أَفضَلُ الإیمانِاَلأَمانَةُ ؛ بالاترین درجه ایمان، امانتداری است.
در مکتب اهل بیت (ع) خیانت در امانت، آن قدر مذموم است که شخص خائن را از دایره محبت اهلبیت (ع) خارج می کند. نبی گرامی اسلام (ص) میفرمایند:
لَیسَ مِنّا مَن خَانَ بِالأَمانَةِ؛ هر کس خیانت در امانت کند، از ما نیست.
این عمل تا بدان جا ناپسند است که اهل بیت (ع) حتی در برابر خائن هم اجازه خیانت در امانت به ما نداده اند و فرموده اند امانت را هر چند صاحبش کافر باشد، به او برگردانید.
حال وجدانهای بیدار، خود اندیشه کنند؛ آیا کسی که هیچ یک از رفتارهایش با مرام اهل بیت (ع) برابر نیست، میتواند خود را پیرو ایشان بداند و آیا چشمان چنین انسانی لایق دیدن امام هست؟ به قول مرحوم آیت الله فیض کاشانی:
گفتم که روی ماهت از من چرا نهان است
گفتا تو خود حجابی ورنه رخم عیان است
به قلم: حجت الاسلام و المسلمین محمدحسین حدائق؛ قائم مقام بنیاد و موسسه فرهنگی حضرت مهدی موعود